امپراطوری خنده

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

امپراطوری خنده

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

s......e........x

پنجشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

یه بار یه بچه از باباش میپرسه : بابائی وقتی شما با مامانی میرفتین ماه عسل من هم بودم ،

بابائه میگه آره عزیزم تو هم بودی ...

رفتنی پیش من بودی ، برگشتنی پیش مامانت

***

ترکه میره دکتر، میگه: آقای دکتر مدتیه که احساس پوچی میکنم! دکتره میگه: یعنی چی؟ ترکه

میگه: مثلاٌ الان یک ساله میدونم که زنم خرابه.. ولی عین خیالم نیست! دکتره میگه: خوب تو بعضی

شرایط این میتونه طبیعی باشه. ترکه میگه: نه آقا دکتر، آخه دخترم هم تو کار هروئینه، ولی من

خیالیم نیست. دکتره میگه: خوب این هم دلیل نمیشه... ترکه میگه: نه آخه آقای دکتر، الانم که شما

جلوم نشستین، انگار دارم با .کی....م حرف میزنم

***

اول سرش را با تُف خیس میکنیم .... بعد سیخش میکنیم .... بعد میکنیمش تو سوراخ ......... ما

اینطوری سوزن را نخ میکنیم شما چطوری ؟

***

طرف شب عروسیش بوده خلاصه به داداش کوچیکش میگه برو یه بسته کــرم از داروخونه بگیر بیار .. آقا این بچه میره میخره میده دست داداش دوماده اونها هم میرن تو حنجله ..... خلاصه مبینن یه ساعت شد نیومدن دوساعت شد سه ساعت شد یه روز شد میبینن عروس دوماد نمیان بیرون ، میگن بابا اینها مگه چه کار میکنن ، بچه میگه من بگم من بگم ، میزنن تو سر بچه میگن وااااا ، بچه چه معنی داره از این حرفها بزنه ، خلاصه سرتون درد نیارم یه روز شد دو روز شد یه هفته شد مبینن نمیان بیرون ، میگن بچه تو که میدونی چرا نمیان بیرون ،،، پسره میگه راستش داداش گفت برو یه بسته کــرم بخر ، مغازه بسته بود من هم یه بسته چسب دوقلو خریدم بهش دادم

***

هر کی زیر ما خوابیده راضی بوده . . . . . . شما هم امتحان کنید . . . . . . . . . . . . پتوی گلبافت

***

یه زن 50 ساله که چهار بار شوهر کرده بود رفت پیش دکتر و دکتر پس از معاینه گفت: این غیر ممکن

است که شما چهار بار ازدواج کرده باشید و هنوز دختر باشید. زنه گفت: آقای دکتر، شوهر اولم

قزوینی بود... شوهر دومم رشتی بود و بخار نداشت... شوهر سومم هم اصفهانی بود و می‌گفت:

حیفست... شوهر چهارمم هم ترک بود و با غیرت و می‌گفت: یعنی چه؟

***

ترکه با عربه قرار بوده زناشون بچه بدنیا بیارن ترکه به عربه میگه ما همه خانوادمون کلفت هستیم فقط دوست دارم ببینی بچم چقدر شومبول داره عربه هم میگه عمرا به بچه من برسه اینا داشتن با هم کل کل میکردن که پرستاره از اتاق عمل میاد بیرونوبه ترکه میگه مژده مژده خانومتون یه پسر زاییده 1 متر شومبول داره ترکه با افتخار یه نگاهی به عربه میکنه در همین لحظه پرستاره میادو به عربه میگه مژده بدین خانومتون یه شومبول زاییده که یه بچه بهش آویزونه

***

عربه میخواسته بره دوبی، موقع تفتیش تو فرودگاه دست مامور گمرگ میخوره به چیزش. یارو اهل بخیه بوده فکر میکنه عربه داره دلار خارج میکنه، میگه بگذار یوخده تیغش بزنیم. یک چشمک به عربه میزنه، میگه: حاج آقا، عرضه؟! عربه میگه: نه ولک، طوله

***

ژاپنیه میاد ایران شلوارشو سفت میگیره!
.
.
بهش میگن چرا شلوارتو سفت گرفتی؟؟؟!!!
.
.
میگه:شنیدم ایرانیا تخمه ژاپنی خیلی دوست دارن!!!!!!!!!

***

بش میگم یه بوس کوچولو میدی...

میگه نه!!!!!!!

میترسم حامله شم.....

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی