امپراطوری خنده

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

امپراطوری خنده

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۰
فروردين

ولاً مدرنیته خیلی چیز بدیه چون همه چیز و تحت تأثیر قرار داده حتی طرز تفکر مردم نسبت به مسائل!البته تاریخ نشون داده که مردان در هر دوره ای از تاریخ برای جلب توجه خانوم ها باید یه بامبولی سر خودشون پیاده می کردند تا این موجودات فتنه انگیز ولی در عین حال بسیار خوش خط و خال! یه نیم نگاهی بشون بندازن.اما با گذشت زمان این خانوم ها که بشدت هم دمدمی مزاج بودند باعث شدن این مردای بدبخت برای اینکه روحیه تنوع طلبی زن ها ارضا بشه هی تیپ های مختلفی بزنن!خدا میدونه در آینده چه جوری باید باشیم تا این زن ها و دخترا به ما گوشه چشمی نظر بندازند!!!در زیر سیر تکاملی روش های مخ زنی در گذر تاریخ رو مشاهده می نمایید. طنز مخ زنی
*مخ زنی در عصر حجر در این عصر چون هم زن و هم مرد زبون همدیگه رو نمی فهمیدن(چون هنوز زبان اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون دیگه نمیشد با صحبت کردن و عزیزم ساعت چنده و ببخشید مستقیم کدوم طرفه و .... مخ طرف رو بزنن. پس باید با استفاده از ظاهر و عملیات محیرالعقول این کار رو می کردن.از جمله روش های مخ زنی این دوره عبارت بودند از: * داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل امروز که هر ﮐس ماشینش شیکتر و با کلاس تر باشد گزینه های بهتری گیرش میاد!) *داشتن پشم و پیلی بیشتر در ناحیه سر و صورت و کلاً در همه جای بدن! (نکته: پشم و پیلی نام یکی از عضو های بسیار مهم و حیاتی در بدن مرد های قدیم بود که نشانه مردانگی هم بود.) *داشتن غار بزرگ تر *داشتن لباس!(که این یکی رو فقط مردهای مرفه و بی درد اون دوره داشتند) *هدف از مخ زنی:
بر اساس نقاشی های به دست آمده از روی غار ها انجام این عملیات احتمالاً هیچ هدفی رو دنبال نمی کرده و تنها جهت هضم شدن غذا بوده!(چون بر اساس مطالعات پزشکی گوشت دایناسور دیر هضمه و باید فعالیت شدید! داشته باشی تا هضم بشه). *دوره هخامنشی در این عصر رن و مرد زبون همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که بشه با گفتن جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه بتونی یه زن خوب برای خودت پیدا کنی باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و ... رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم که باز هم علی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند: *حداقل یکی از اجداد پدری و مادری باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!) *داشتن شمشیر از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج (رجوع شود به شرایط گرز در عصر حجر) *داشتن ریش بلند (رجوع شود به شرایط پشم! در عصر حجر) *هدف از مخ زنی: بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و کنیزان زیاد بوده و هیچ گونه ارزش دیگری نداشته. *دوره قاجار: در این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (البته نمی دونم رو چه حسابی بهش آقا می گفتن) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا نصیب هیچ مردی نکنه) یه کمی زیادی عقده ای شده بودند و به همین دلیل از بیخ و بن با این مسئله مخالف بود و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می آورد تا عبرت بقیه بشه!و کلاً این عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده ، روش مخ زنی زیاد پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن در دست نیست.البته بر اساس یک نوشته تاریخی تأیید نشده در این دوران برای مخ زنی بی بی صغرا و ننه سکینه پس از شناسایی دختر مورد نظر به حمام می رفتند (در روزی که دختر هم به حمام می رفت ) و بعد از رویت سوژه مورد نطر و تایید کردن وزدن مهر ایزو ۹۰۰۲ ادامه عملیات در خانه پدر دختر و تحت عنوان خواستگاری انجام میشد و نه پسر دختر رو می دید و نه دختر پسر رو! *هدف از مخ زنی:
به نطر می رسه با این اوضاعی که آقا مملی خان درست کرده بود هدف از این کار فقط داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر بوده. *دوره پهلوی: در این دوره مردم یه کمی زیادی سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به مقوله مخ و این حرفا نداشتند و به عبارتی مخ آزاد تشریف داشتن به غیر چند نفر که به ترتیب اولویت و رتبه در امر مخ زنی در زیر مشاهده می کنید: ۱- شهرام شب پره(********): این بابا آخر این کار بود یه چیزهایی تو مایه های خدای مخ زنی رم باستان و پدر مخ زنی ایران. شهرام باب جدیدی رو در این عرصه باز کرد که هنوز هم از سبک ایشون در حل مسائل پیچیده و بغرنج مخ زنی استفاده می شه و اسم سبکش هم شب پره ایسمه.( ایول شهرام جون) ۲- فرزان دلجو(*******): هر چند همیشه پشت در بسته بود و همش تیرش به سنگ می خورد و دختری رو که برای این کار انتخاب می کرد بر خلاف تصورش فقیر و بی چیز بود اما توی این کار به استادش(شهرام شب پره) رفته بود.(رجوع شود به آرشیو فیلمهای فارسی اون دوره). ۳- ابی(******): ابی رو هم که همه می شناسین این آقا ثابت کرد که فقط آقای صدای ایران نیست و توی کارهای دیگه هم استعداد داره به خصوص در امر مخ زنی. ۴- زنده یاد تقی ظهوری(*****): که البته عمری رو توی سازمان تحقیقات و پژوهشهای مخ زنی ایران، صرف تحقیق و برسی راهها و عوامل بنیادی و موثر در مخ زنی کرد. 5-زنده یاد فردین(****): چهره دوست داشتنی و یکی از شخصیتهای شاخص در مخ زنی و دارنده جوایز متعدد از جشنواره های مخ زنی ایران. 6- بهروز وثوق(***): شاید اگر بیشتر وقتش رو صرف کار کردن روی مخ بانوی آواز ایران(گوگوش) که به این سادگی ها کوتاه نمی اومد نمی کرد الان در رده بای لیست بود، ولی خوب چه می شه کرد کله شق بود دیگه!!! 7- رضا بیگ ماوردی(**): که سبک خشنی توی این ضمینه داشت و سعی می کرد با دعوا و درگیری و بهم ریختن کافه ها و کاباره ها و به اصطلاح نشون دادن زور بازو در این عرصه فعالیت کنه که البته در نوع خودش جالب و کار آمد بود. 8- سعید کنگرانی: این بابا تازه داشت نبوق و استعدادش رو تو این ضمینه نشون میداد که یهو زد و انقلاب شد و میشه گفت اینجا رو بد شانسی اورد و بد شانس ترین مخ زن ایران نام گرفت. البته اشخاص محدود دیگه ای هم مثل ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی بودن که تو این مقوله فعالیت کردن اما این 8 نفر سرآمد اونها بودند. خلاصه در این دوران هم عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از: *فقیر بودن و بی خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است، رجوع شود به قسمت فرزان دلجو) *داشتن زور زیاد و توانایی کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود( رجوع شود به قسمت آقا رضا) *کشیدن سختی های بسیار در دوران کوردکی. *داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی *توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند! *داشتن ویژگی مردانه در حد دعوت شدن به تیم ملی! *هدف از مخ زنی: رسیدن به پول و مال پدر پولدار دختر و داشتن زندگی راحت و مرفه.
*دوره انقلاب تا چند سال پیش: در این دوره روش های مخ زنی تغییری اساسی کرد و به نام خواستگاری تغییر نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و یه جعبه شیرنی همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از قبیل تعیین مهریه و شیر بها و .... دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی اختراع گشت. و اما ویژگی های لازم برای مخ زدنی در این دوره : * سر به زیر بودن آقا پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده) *داشتن سابقه زندان(حداقل 6 ماه) در رژیم شاه *داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی *هدف از مخ زنی: تشکیل خانواده و داشتن ارتش 20 میلیونی.
*دوره امروز: به گواهی تاریخ در هیچ دوره ای به اندازه امروز مخ زدنی سخت تر نبوده! ویژگی های اساسی جهت مخ زدنی: *داشتن ماشین و موبایل و سایر وسایل مدرن که نشان دهنده احترام به تکنولوژی می باشد! *تسلط به زبان انگلیسی جهت گفتن عبارات ok عزیزم- چشم momi و Dady و Ilove you و جملاتی از این قبیل. *آشنایی به اینترنت و یاهو مسنجر! *نداشتن سیبیل و ریش و به طور کلی تمام ویژگی های دوره های قبلی * به روز بودن (Up to date) در زمینه SMS های جدید! و هزاران مورد دیگر که شما بهتر از من می دونین! *هدف از مخ زنی: پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاری جهت حل معضل ازدواج!!!

  • reza qazanfari
۳۰
فروردين

بهلهعکس خنده دار جوکستانعکس خنده دار,اینستاگرام,بچه پوادار,ایرانی,تهران,ایران,تهرانی,عکس دختر,زیبا,ناز,جدید,خفن,باحال

  • reza qazanfari
۲۹
فروردين

Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎

جوک حیوانات جدید و خنده دار

جوک حیوانات جدید و خنده دار

آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﺮﺳﺎﯼ ﻗﻄﺒﯽ ﭼﻮﻥ ﺳﻔﯿﺪﻥ …
ﻫﯿﭽﻮﺧﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﺮﻥ ﺧﺘﻢ ..!
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ
ﺗﻮ ﺷﺎﺩﯾﺎﺗﻮﻥ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻦ..

شبا میشینم تا بوق سگ کشف میکنم
کسی قدر نمیدونه

جوک حیوانات جدید و خنده دار

شیر یه روز تصمیم گرفت با نامزدش ازدواج کنه
در وسط جشن و در گردهمایی با شکوه شیر ها به مناسبت این واقعه مهم
موش کوچکی با احتیاط زیاد راهی برای خودش پیدا کرد و روبروی داماد وایساد و با صدای رسا و لرزان!! گفت ” داداش عزیز ازدواج تو رو تبریک می گم و برای داداش گنده ای مثل تو آرزوی خوشبختی دارم”
یکی از شیر های میهمان غرید که” موش فسقلی تو چطور به یه شیر می گی داداش؟”
موش با احتیاط و به آرامی گفت ” با اجازه تو داداش عزیز منم قبل از ازدواج شیر بودم!!”

جوک حیوانات جدید و خنده دار

آخـــه جـنـــاب مــحــتـرم پــشـه..
آخــه قـربــونـت بـرم مـن..
دسـت قـبـول.. پـا قـبـول.. صـورت قـبـول.. پـشـتِ کـمـر هـم قـبـول
ولـى آخـه لامصـــب چـــــــررررراااااااا وسـط انـگـــشــتــاى پــــامــو نیش زدى؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لایک : جناب محترم پشه برات متأسفم :|Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎

Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎Image result for ‫جوک‬‎

 

اعتراف میکنم خنده دار

 

عاقا اعتراف میکنم اون وختا که میرفتم مهدکودک یه پسره بود خیلی منو مسخره و اذیت میکرد.تا اینکه یه روز کودک خبیث درونم شیطنتش فوران کرد یهویی به فکر انتقام افتادم.پسره رو صداش زدم.کلاسمون یه پنجره داشت.بش گفتم تاحالا دست زدی به پنجره ببینی چقدر سرده ( آخه زمستون بود)اینم دست زد منم پنجره رو بستم 4 تا انگشتش شکست.دیگه همه ازم حساب میبردن. خاطرات یه گودزیلای دهه 60

اعتراف میکنم خنده دار

اعتراف میکنم
تو این روزا هر موقع ناراحت بودم و اومدم تو 4جوک….تا چشم به این فیله خورد که پریده بالا و خوشحاله …..اییییییییییییییینقده ذوق کردم که نگوووو!^__^
راستی فیله یا ماموت؟!؟!؟!o_O

اعتراف میکنم خنده دار

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بارخونمون مهمون اومده بود منم باپسرشون که اونم کوچیک بودلج بودم انگورارو تودماغم میکردم میدادم بهش اونم بااشتهاتاتهش خورد،،،

الانم بزرگ شده خیلی پسرباهوشیه،،،،فکرکنمً‎ ازتاثیرهمون انگورابوده


88888888888888888888888888888888888888888888888888888888888


چند روز پیش گرسنم بود، یه چیزایی از یخچال برداشتم سرهم کردم و خوردم…
شبش حالم بد شد، صبح داغون بودم که با رفیقم رفتم دکتر، مسموم شدم
زیر سرم بودم که رفیقم یه تیکه چسب از دیوار کند گذاشت رو دماغم، یه عکس گرفت و گذاشت تو گروه، زیرشم نوشت علی دماغشو عمل کرد 0_o
حالا جواب بچه ها رو داشته باشین:
عاغا به سلامتی
داداش حیف اون قوس شرقی نبود؟؟؟
لطفا سفسته نکنین!
سفسفته نیست مغلطه ست!!!
کدوم بیمارستانی بیام پیشت کمپوت بخورم؟

اما آخریه دیگه شاهکار بود:آخ جون پس امشب آبگوشت داریییییم
اینا رفیقن واقعن؟؟

 

خاطرات خنده دار 28 فروردین 94

 

ینی امکان نداره تو دوران تحصیلت با لوله خودکار بــیک ,یکی از این کارارو نکرده باشی:
.
.
-کاغذ یا شادونه بذاری تو دهنت, بعد با اون لوله فوت کنی پس کله هم کلاسیات…. اونام میگفتن: ” آقا اجازه, یکی لوله خودکار به ما میزنه…”
-سر لوله رو میکردی تو پوست پرتقال, بعد یه تیکه از اون میرفت تو لوله, حالا مغزیش رو از ته میدادی تو,تیکه پرتقاله پرت میشد بیرون, یه صدای لاپ هم میداد.
– باهاش نوار جمع شده تو نوار کاست رو برمیگردوندی…
-اگه خود خودکارت کمرنگ مینوشت,از این لوله مثل وردنه استفاده میکردی تا جوهرش روونتر شه…
-با درشم یا برا بچه کوچیک سوت میزدی , یا گم میکردی یا میجویدی….!

  • reza qazanfari
۲۷
فروردين


روزی مریدان گرد یکدیگر جمع شده و در حضور شیخ مسابقه ای به راه انداخته بودند بس عجیب ! 

که هرکس بتواند با قدرت "باد معده" خود بطری شراب را از روی میز به زمین اندازد برنده بیلاخ طلایی شود ! 

مریدان یک به یک شانس خود را امتحان بکردندی. اما دریغ از حتی اندکی تکان در بطری ! 

شیخنا (خ.ف) (که در هیئت ژوری حضور داشت) با مشاهده این وضع اَسف ناک مریدان را به کنار زده و در پوزیشن مخصوص قرار بگرفت و خود، راه رسم کار را به مریدان نمایاند ! 

چو بادش برون شد در آن دشتِ باز ... خروش از خم چرخ چاچی بخاست 

این گونه بود که نه تنها بطری، بلکه خشتک های مریدان یک به یک همچون پرچمی برافراشته در باد شد... گویند صدای این انفجار به قدری عظیم بود که "Rejeb Ivedik" در سرزمین ترکستان آن را شنیده و مدهوش گشته بود...!!! 

*************************


چند روز پیش رفتم بانک بانکم خلوت بود یه نفر قبل من اومده بود پول بگیره نزدیک 25 میلیون پول .
همشم 2 تومنی 5 تومنی 10 تومنی (هزاریا) منم شیطونیم گل کرد الکی گوشیرو گرفتم زیر گوشم گفتم:
ممد سریع موتورو بردار بیا جلو بانک ... 
خودمم رفتم تو ماشین نشستم 

یارو از بانک بیرون نمیومد d:
(واقعی برای خودم بوده تا نیم ساعت داشتم میخندیدم)

********************************************

خخخخخخخخخخخخ چیست؟
تیکاف غضنفر به مدت ۱۰ ثانیه قبل از تف کردن !
.
****************************************

چندتا عمه ی پیر دارم همیشه توی عروسی ها میان سیخونک میزنن تو پهلوم
در گوشم میگن:
بعدی تویی، بعدی تویی
البته دیگه اینکارو نمیکنن…
چون توی ختم ها منم باهاشون همین کارو کردم…
***********************************



(حلزون اگر از روی لبه تیز تیغ هم رد بشه آسیبی نمیبینه!)
این جمله رو روزی هزاربار میشنوم!
گفتم 1 بار امتحان کنم, حلزونو گذاشتم رو تیغ از وسط نصف شد مُرد!
دارم فک میکنم تیغش تیز بود یا حلزونش شل بود؟!
***************************************************
نصیحت یک داغ دیده:
هرگز به رنگ آبی و قرمز شیر توالت اعتماد نکنید!(من هنوز داغدار ان حادثه ام)
******************************

یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم، بعد هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: "چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی..."
بعدم چندتاشو بخورم بگم: آآآآآآه :|
لامصب،عنده کلاسه!‬‎"

************************************


روزی مریدان نزد شیخ رفتند و از او پرسیدند:
یا شیخ! فیلترینگ بدتر است یا کم بودن پهنای باند؟
شیخ نگاه معنی داری به آنها کرد و فرمود:
هیچکدام! چیزی در اینترنت هست که از هر دوی اینها بدتر و اعصاب خردکن تر است!
مریدان با حیرت به شیخ نگریستند و فرمودند:
یا شیخ! از فیلترینگ بدتر چیست؟
شیخ فرمود: مشاهده این لینک تنها برای اعضا سایت امکان پذیر است. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید!
بعد از این سخن مریدان نعرهها زدند و گریبان پاره کردندی و لپ تاپ های خود را به زمین کوبیدندی، فغان کشان به رشته کوهای آلپ پناه بردندی!!‬‎"

***********************************************


اونایی که قراره دو سال دیگه کنکور بدن توجه کنن!!!!!
.
.
.
.
اون موقع ماه رمضونه,بدبختا کیک و ساندیستون پرید :))))‬‎"


******************************

آقا جاتون خالی، رفتیم جهنم
بهم میگن 362/76 رکعت نماز بدهکاری!
میگم : 362 رکعت قبول ولی اون 76صدم واسه چیه ؟
میگن تعداد نمازهای خونده ضربدر سینوس زاویه انحراف از
قبله هست‬‎"(توهین نباشه فقط شوخی بود برای خنده)

***********************

مامانم که شیشه پاک کن میخرید ،
لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !‬‎"
((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((
کافیه برای امروز
خوش باشید دوستان
میپسندم یادتون نره

  • reza qazanfari
۲۷
فروردين


من میرم درس بخونم !
.
.
.
دو ساعت دیگه بیدارم کنین
::
::
درس خوندن ما رو نگا
صبح که ۱۰:۳۰ از خواب پا میشم تا صبحانه بخورم ۱۱:۳۰ میشه
یه استراحت کوچیک میکنم وقت ناهار میرسه
بعد ناهر هم یه چرت حسابی میچسبه
بعد از ظهرم که یه سر میرم بیرون حال و هوامون عوض شه
میام خونه وقت شامه میخورم که برم درس بخونم
میگم امشبم برم تک پیامک رو چک کنم ، از فردا شروع میکنم
همین طور تکرار میشه تا روز امتحان
بعد . . .
میخوام همه رو هم پاس کنم ؟ چه توقعی !!
::
::
هر وقت اگه تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودتت افتخار کن !
اگه نه با خرخونی همه می تونن ٢٠ بشن
::
::
خارجی ها قبل از امتحان : موفق باشی
ایرانی ها قبل از امتحان : برسونی ها
::
::
یه احمقی یه درسی رو اختراع میکنه
.
.
.
هزار تا عاقل نمیتونن پاسش کنن . . . icon sad جوک های شب امتحانی جدید (
::
::
دانشجویان عزیز :
امتحانات از آنچه در برنامه امتحانی میبینید به شما نزدیکترند ؛ مشروطی که کلا بیخ گوشتونه !
::
::
تصمیم گرفتم از فردا شروع کنم به درس خوندن ، واسه همین میخوام تا جایی که توان دارم امشب بیدار بمونم که فردا رو دیرتر شروع کنم
::
::
تجویز دارو برای شب امتحان :
سه بسته خاک برات نوشتم هر هشت ساعت می‌ریزی رو سرت !
::
::
ﺳﻠﺎﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ دانشجو هایی ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻥ ﻭلی ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺟﻠﺒﮏ ﻫﻢ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻦ
::
::
قدرت خدارو ببین !
اگه توو اینترنت باشی توانایی اینو داری که بدون احساس خواب آلودگی تا صبح بیدار باشی !
حالا کافیه ساعت ۱۰صبح از خواب بیدار شی ساعت ۱۱ کتاب بگیری دست چنان پلکات سنگین میشه که انگار ۲ شبانه روزه نخوابیدی : |
::
::
یه گروهیم هستن بعده امتحان دور هم جمع میشن جوابارو چک میکنن !
باهم بحث میکنن به کتاب رجوع میکنن و اینا . . .
این گروه خطرناکتر از طالبانن کصافطاا
::
::
یکی از آپشن های که دخترا دارن اینه که :
.
دختره شکست عشقی خورده در حد خودکشی ، اصن داغون . . .
ولی میاد معدلش میشه ۱۹/۷۵
::
::
سلامتی همه استادایی که امتحان می‌ گیرن نه انتقام !
::
::
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﯿﮕﻪ : مگه ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻗﻄﻌﻪ ؟
ﻣﯿﮕﻢ ﻧﻪ !
.
.
.
ﻣﯿﮕﻪ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ ؟
::
::
دیدین سر جلسه امتحان وقتی رو یه سوال گیر میکنی تمام خاطرات زندگیت یادت میاد جز همون یه سوال . بعد کافیه برگتو تحویل بدی کلمه به کلمش یادت میاد !
::
::
دانشجویی که توانایی اینو نداشته باشه ۲خط تقلب بکنه . . .
.
.
.
فردا چجوری میخواد توو این مملکت گلیم خودشو از آب بیرون بکشه ؟!
چجوری میخواد کار پیدا کنه ؟!
چجوری میخواد زندگی کنه ؟!
ها چه خاکی میخواد به سرش کنه عآآخه ؟!
::
::
این قانونو پشت دفتر ریاضی ۲ نیوتن پیدا کردن :
یا هوای اتاق اونقدر سرده که نمیشه توش درس خوند یا اونقدر گرمه که خوابت میبره . . .
::
::
بابام رفته هویج خریده میگه عَقلت که ناقصه ، مغزتم که کار نمیکنه بگیر این هویجو کوفت کن که حداقل چشمات برای تقلب کار کنه !
::
::
همین الان حس درس خوندن بهم دست داد !
ولی من بهش دست ندادم ضایع شد بیچاره !
فک کنم دیگه هیچوقت بهم دست نده ، خیلی ناراحت شد !

  • reza qazanfari
۲۷
فروردين

  • reza qazanfari
۲۷
فروردين


  • reza qazanfari
۲۶
فروردين


  • reza qazanfari
۲۵
فروردين

 

جوکهای آلمانی

 

 

خواندن جوکها باید بدون شک به زبان اصلی باشد، و ترجمۀ آنها از زیبایی وطنزپردازی آن میکاهد.

به این دلیل چند جوک ابتدایی را همراه با ترجمه و بقیه را به آلمانی برای شما قرار داده ایم.

به علت علاقۀ شدید من به پرواز چند جوک ابتدایی به خلبانها مربوط میشود.

Sagt der Pilot in der Maschine nach Estland zu den Fluggästen

Ich habe eine gute und eine schlechte Nachricht. Die schlechte: Wir haben einen Entführer an Bord. Die gute: Er will nach Hawaii

خلبان در کابین خطاب به مسافران راهی ایسلند:

من براتون یه خبر بد دارم و یه خبر خوش!

خبر بد اینه که ما الان اینجا یه هواپیما ربا داریم!

خبر خوب اینه که این آقا میخواد بره هاوایی!

Der Pilot über Lautsprecher: "Verehrte Passagiere. Sie kennen alle den Spruch Neapel sehen und sterben

Schauen Sie bitte nun links hinunter - das ist Neapel. Und nun blicken Sie nach rechts: Da brennt ein Triebwerk

 

خلبان در بلندگو:

مسافران محترم، حتماً شنیدین که میگن اول نپال رو ببین ، بعد بمیر!

نظرتون رو به سمت چپ هواپیما جلب میکنم- این نپاله!

حالا نظرتونو به سمت راست هواپیما جلب میکنم-یکی از موتوهامون آتیش گرفته!

Verirrter Flugschüler (während einem Überlandflug

"Unknown airport with a Cessna 150 circling overhead. Identify yourself, please"

کارآموز خلبانی گیج( در حین پرواز بالای فرودگاه)

"ای فرودگاه نا مشخص که یه سسنا 150 بالای سرت داره میچرخه ، خودتو معرفی کن!

Ein Tourist auf der Suche zum langersehnten Konzert der Wiener Philharmoniker: "?Entschuldigen Sie bitte! Wie komme ich zu den Philharmonikern

!Antwort des Passanten: Üben, üben, üben

 

Ein Gast betritt ein Restaurant, setzt sich an einen Tisch und moechte bestellen. Sofort kommt der Ober angelaufen, um die Bestellung aufzunehmen. Der Gast fragt: "Haben Sie Froschschenkel?". Antwortet der Ober: "Nein, ich laufe nun !einmal so

 

Der 6-jaehrige Peter entdeckt auf dem Speicher einen Laufstall und laeuft aufgeregt zu seiner Mutter: Du, bald kriegen wir wieder ein Baby. Papa hat eine .Falle aufgestellt

 

"Kennst Du den Unterschied zwischen dem Alphorn und einer Blockflöte?"

"Nein"

"Das Alphorn brennt länger"

Der Deutschlehrer fragt Bini: "Was ist das für ein Fall, wenn du sagst: Das Lernen ?macht mir Freude"

.Bini überlegt nicht lange: "Ein seltener, Herr Lehrer"

 

?Welcher Tag ist der arbeitsintensivste für einen Beamten

.Der Montag, da muss er gleich zwei Kalenderblätter abreißen

 

"Chef, darf ich heute zwei Stunden früher Schluss machen? Meine Frau will mit mir einkaufen gehen."

"Kommt gar nicht in Frage"

"Vielen Dank Chef, ich wusste, sie würden mich nicht im Stich lassen"

 

Kommt ein Mann in die Apotheke und sagt: "Ich hätte gerne eine Packung Acetylsalicylsäure."

?Darauf der Apotheker: "Sie meinen Aspirin"

!Der Mann: "Ja, genau, ich kann mir bloß dieses blöde Wort nie merken"

 

Kommt die Putzfrau zum Chef der Bank: "Können Sie mir bitte mal den ?Tresorschlüssel geben"

"?Hä? Was...wie...warum denn"

Ach, es ist immer so lästig, zum Saubermachen den Tresor mit der Hutnadel aufmachen zu müssen

 

?Ein Zuhörer zum anderen: "Wie lang redet der Bundeskanzler jetzt schon"

Antwort: "Eine halbe Stunde"

?Zuhörer: "Und worüber redet er"

!Antwort: "Das sagt er nicht"

 

Lehrer zum Schüler: ''Für diese Frechheit schreibst Du hundert Mal, 'Ich bin ein !fauler Kerl' und lässt es anschließend von Deinem Vater unterschreiben

  • reza qazanfari
۲۵
فروردين

  • reza qazanfari
Here are my posts: -- لاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایک -- ویییییییییییییییییژ -- خندههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه -- جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون -- بخند بگو رضا بده..... -- ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ -- فقط محض خنده عزیزان................. -- به دلیل بروز مشکل فنی سایت اپ دیت نمیشود -- جووووووووووووووووووووووووووووک -- ما مسلمانیم...................