جوک و اس ام اس خنده دار
joke
•
پسره استایلش مثل فرغونیه که ازطبقه 12 ام افتاده
اونوقت واسه بی شوهری جک میگه!
خب کلنگ ، اگر قراره تو شوهر باشی
که دختره وبا بگیره زندگیش قشنگتره!
•
جوک و اس ام اس خنده دار
joke
•
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﯿﺲ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺳﺘﺎﺩ ! ﻭﯾﻨﺪﻭﺯﺵ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻣﺮﺩ :|
•
جوک و اس ام اس خنده دار
joke
•
دست بهم بزنی جیغ میزنم
.
.
.
چیزی نیست ، جزوه درسیمه یه ذره غریبی میکنه !
•
آقا ما هرجا واسه کار رفتیم یه نگا بهمون انداختن گفتن تست اعتیادم داری؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
حالا واسه معافیت سربازی که رفتیم دکتره گفت جوون به این پهلوونی حیف نیست نره سربازی...!؟!؟!!
از دوستانی که واسه شغل و مغازشون کارت چاپ میکنن،
خواهشمندم ضخامتش رو نازک تر بگیرن که راحت تر بره لای دندون!
با تشکر
ﯾــﻪ ﻫــﻤــﺴــﺎﯾـﻪ هـم جـدیـدا ﺑـﻬـﻤـﻮﻥ ﺍﺿـﺎﻓـﻪ ﺷـﺪﻩ، ﯾـﻪ ﺩﺧـﺘـﺮ ﺩﺍﺭﻥ
ﺍﺳـﻤـﺶ ﻋـﺴـﻠـﻪ ﺍﻣـﺎ قـشـنـگ ﻧـﮕـﺎﺵ ﮐـﻪ ﻣـﯿـﮑـﻨﯽ ﺑـﯿـﺸـﺘـﺮ ﺷـﺒـﯿـﻪ ﭘﻨﯿﺮﻩ !!!
ﻟـﻄـﻔـﺎ تـو اسـم گـذاری بـچـه هـاتـون دقـت کـنـید
ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﻋﻠﯿﻪﻣﻮﻥ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺪﻥ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ، ﺍﮔﻪ ﺍﻫﺪﺍشون ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺗﮑﻠﯿﻒ ﭼﯿﻪ؟؟!!
ﻫﯿﺴﺘﻮﺭیش ﻣﯽﻣﻮﻧﻪ؟؟! ﯾﺎ ﻓﻘﻂ ﺟﺪﯾﺪﻩ ﺭﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ؟؟!!
بابام میگه :
چکار میکنی همیشه کله ت تو گوشیه .
گفتم :
تو کار صادرات واردات هستم .
میگه :.صادرات واردات چی ؟
گفتم :
جوک های این گروهو صادر میکنم به گروهای دیگه و جک های اون گروها وارد میکنم به این گروه .
اونم عصبانی شد صادرم کرد تو کوچه
الانم تو پارکم
یارو یه دختر زشتی رو تو خیابون میبینه میاد بهش میگه
.
.
.
.
.
.
.
بمیرم برات که عین شبکه 4 میمونی هیشکی نگات نمیکه
بابام تو اداره شلوارش پاره شده بعد رفته یه شلوار دیگه خریده که 15 سانت بلنده !!!!
اومده به مامانم میگه کوتاش کن
مامان گفت : کار دارم ...
رفت به خواهرم گفت: میتونی شلوارمو کوتاه کنی 15 سانت ؟؟
گفت : بابا من درس دارم فردا امتحان دارما …
هیچی دیگه نشست و خودش 15 سانت کوتاش کرد !!
بعد شب که همه خواب بودن مامانم دلش سوخت, با خودش گفت صبح میره سرکار,شلوار نداره. رفت 15 سانت کوتاش کرد !!!
اول صبح هم که هیشکی بیدار نبود خواهرم هم 15 سانت کوتاش کرد !!!!!
هیچی دیگه امروز بابام با شورت رفت سرکار.
اگه تو مدرسه یه درس برامون میذاشتن با عنوان!
آموزش تقلب!!
هیچوقت تقلب یاد نمیگرفتیم!!
با دختره چت میکردم
اسم پروفایلش Saghar بود...
گفتم بچه کجایی سگ هار؟!
هر چی از دهنش در اومد بارم کرد...
نگو اسمش ساغر بودخخخح
شما صبح که از خواب پا میشی جمع کردن لحاف و تشکت رو ننداز گردن مادرت، نمیخواد جملات فلسفی در وصف روز مادر بکنی تو حلق ما...
ولاً مدرنیته خیلی چیز بدیه چون همه چیز و تحت تأثیر قرار داده حتی طرز
تفکر مردم نسبت به مسائل!البته تاریخ نشون داده که مردان در هر دوره ای از
تاریخ برای جلب توجه خانوم ها باید یه بامبولی سر خودشون پیاده می کردند تا
این موجودات فتنه انگیز ولی در عین حال بسیار خوش خط و خال! یه نیم نگاهی
بشون بندازن.اما با گذشت زمان این خانوم ها که بشدت هم دمدمی مزاج بودند
باعث شدن این مردای بدبخت برای اینکه روحیه تنوع طلبی زن ها ارضا بشه هی
تیپ های مختلفی بزنن!خدا میدونه در آینده چه جوری باید باشیم تا این زن ها و
دخترا به ما گوشه چشمی نظر بندازند!!!در زیر سیر تکاملی روش های مخ زنی در
گذر تاریخ رو مشاهده می نمایید.
*مخ زنی در عصر حجر
در این عصر چون هم زن و هم مرد زبون همدیگه رو نمی فهمیدن(چون هنوز زبان
اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون دیگه نمیشد با صحبت کردن و عزیزم
ساعت چنده و ببخشید مستقیم کدوم طرفه و .... مخ طرف رو بزنن. پس باید با
استفاده از ظاهر و عملیات محیرالعقول این کار رو می کردن.از جمله روش های
مخ زنی این دوره عبارت بودند از: * داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل
امروز که هر ﮐس ماشینش شیکتر و با کلاس تر باشد گزینه های بهتری گیرش
میاد!) *داشتن پشم و پیلی بیشتر در ناحیه سر و صورت و کلاً در همه جای
بدن! (نکته: پشم و پیلی نام یکی از عضو های بسیار مهم و حیاتی در بدن مرد
های قدیم بود که نشانه مردانگی هم بود.) *داشتن غار بزرگ تر *داشتن
لباس!(که این یکی رو فقط مردهای مرفه و بی درد اون دوره داشتند) *هدف از
مخ زنی:
بر اساس نقاشی های به دست آمده از روی غار ها انجام این عملیات
احتمالاً هیچ هدفی رو دنبال نمی کرده و تنها جهت هضم شدن غذا بوده!(چون بر
اساس مطالعات پزشکی گوشت دایناسور دیر هضمه و باید فعالیت شدید! داشته
باشی تا هضم بشه). *دوره هخامنشی در این عصر رن و مرد زبون
همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که بشه با گفتن
جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره
دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه
ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر
باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و
آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه بتونی یه زن خوب
برای خودت پیدا کنی باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و ...
رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می
موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم
که باز هم علی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر)
اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید
ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند: *حداقل یکی از اجداد پدری و مادری
باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد
جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!) *داشتن شمشیر از جنس طلا و
سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج (رجوع شود به شرایط گرز در عصر حجر)
*داشتن ریش بلند (رجوع شود به شرایط پشم! در عصر حجر) *هدف از مخ زنی:
بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و
کنیزان زیاد بوده و هیچ گونه ارزش دیگری نداشته. *دوره قاجار: در
این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (البته نمی دونم رو چه حسابی بهش آقا
می گفتن) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به
خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا
نصیب هیچ مردی نکنه) یه کمی زیادی عقده ای شده بودند و به همین دلیل از بیخ
و بن با این مسئله مخالف بود و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می
آورد تا عبرت بقیه بشه!و کلاً این عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین
دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده ، روش مخ زنی زیاد
پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن
در دست نیست.البته بر اساس یک نوشته تاریخی تأیید نشده در این دوران برای
مخ زنی بی بی صغرا و ننه سکینه پس از شناسایی دختر مورد نظر به حمام می
رفتند (در روزی که دختر هم به حمام می رفت ) و بعد از رویت سوژه مورد نطر و
تایید کردن وزدن مهر ایزو ۹۰۰۲ ادامه عملیات در خانه پدر دختر و تحت عنوان
خواستگاری انجام میشد و نه پسر دختر رو می دید و نه دختر پسر رو! *هدف
از مخ زنی:
به نطر می رسه با این اوضاعی که آقا مملی خان درست کرده بود هدف از این کار فقط داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر بوده. *دوره پهلوی:
در این دوره مردم یه کمی زیادی سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به
مقوله مخ و این حرفا نداشتند و به عبارتی مخ آزاد تشریف داشتن به غیر چند
نفر که به ترتیب اولویت و رتبه در امر مخ زنی در زیر مشاهده می کنید: ۱- شهرام شب پره(********):
این بابا آخر این کار بود یه چیزهایی تو مایه های خدای مخ زنی رم باستان و
پدر مخ زنی ایران. شهرام باب جدیدی رو در این عرصه باز کرد که هنوز هم از
سبک ایشون در حل مسائل پیچیده و بغرنج مخ زنی استفاده می شه و اسم سبکش هم
شب پره ایسمه.( ایول شهرام جون) ۲- فرزان دلجو(*******): هر چند
همیشه پشت در بسته بود و همش تیرش به سنگ می خورد و دختری رو که برای این
کار انتخاب می کرد بر خلاف تصورش فقیر و بی چیز بود اما توی این کار به
استادش(شهرام شب پره) رفته بود.(رجوع شود به آرشیو فیلمهای فارسی اون
دوره). ۳- ابی(******): ابی رو هم که همه می شناسین این آقا ثابت
کرد که فقط آقای صدای ایران نیست و توی کارهای دیگه هم استعداد داره به
خصوص در امر مخ زنی. ۴- زنده یاد تقی ظهوری(*****): که البته عمری
رو توی سازمان تحقیقات و پژوهشهای مخ زنی ایران، صرف تحقیق و برسی راهها و
عوامل بنیادی و موثر در مخ زنی کرد. 5-زنده یاد فردین(****): چهره دوست داشتنی و یکی از شخصیتهای شاخص در مخ زنی و دارنده جوایز متعدد از جشنواره های مخ زنی ایران. 6- بهروز وثوق(***):
شاید اگر بیشتر وقتش رو صرف کار کردن روی مخ بانوی آواز ایران(گوگوش) که
به این سادگی ها کوتاه نمی اومد نمی کرد الان در رده بای لیست بود، ولی خوب
چه می شه کرد کله شق بود دیگه!!! 7- رضا بیگ ماوردی(**): که سبک
خشنی توی این ضمینه داشت و سعی می کرد با دعوا و درگیری و بهم ریختن کافه
ها و کاباره ها و به اصطلاح نشون دادن زور بازو در این عرصه فعالیت کنه که
البته در نوع خودش جالب و کار آمد بود. 8- سعید کنگرانی: این بابا
تازه داشت نبوق و استعدادش رو تو این ضمینه نشون میداد که یهو زد و انقلاب
شد و میشه گفت اینجا رو بد شانسی اورد و بد شانس ترین مخ زن ایران نام
گرفت. البته اشخاص محدود دیگه ای هم مثل ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی
بودن که تو این مقوله فعالیت کردن اما این 8 نفر سرآمد اونها بودند.
خلاصه در این دوران هم عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر
اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای
مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از: *فقیر بودن و بی خانمان
بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است،
رجوع شود به قسمت فرزان دلجو) *داشتن زور زیاد و توانایی کتک زدن چند نفر
به طور همزمان بود( رجوع شود به قسمت آقا رضا) *کشیدن سختی های بسیار در
دوران کوردکی. *داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی
*توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند! *داشتن ویژگی مردانه
در حد دعوت شدن به تیم ملی! *هدف از مخ زنی: رسیدن به پول و مال پدر
پولدار دختر و داشتن زندگی راحت و مرفه.
*دوره انقلاب تا چند سال پیش:
در این دوره روش های مخ زنی تغییری اساسی کرد و به نام خواستگاری تغییر
نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و یه جعبه شیرنی همراه مادر و
پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از
قبیل تعیین مهریه و شیر بها و .... دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و
دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای
این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز
عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی اختراع گشت. و
اما ویژگی های لازم برای مخ زدنی در این دوره : * سر به زیر بودن آقا
پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده) *داشتن سابقه زندان(حداقل 6 ماه) در
رژیم شاه *داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی *هدف از مخ زنی: تشکیل
خانواده و داشتن ارتش 20 میلیونی.
*دوره امروز: به گواهی
تاریخ در هیچ دوره ای به اندازه امروز مخ زدنی سخت تر نبوده! ویژگی های
اساسی جهت مخ زدنی: *داشتن ماشین و موبایل و سایر وسایل مدرن که نشان
دهنده احترام به تکنولوژی می باشد! *تسلط به زبان انگلیسی جهت گفتن
عبارات ok عزیزم- چشم momi و Dady و Ilove you و جملاتی از این قبیل.
*آشنایی به اینترنت و یاهو مسنجر! *نداشتن سیبیل و ریش و به طور کلی تمام
ویژگی های دوره های قبلی * به روز بودن (Up to date) در زمینه SMS های
جدید! و هزاران مورد دیگر که شما بهتر از من می دونین! *هدف از مخ زنی:
پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاری جهت حل معضل ازدواج!!!
آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﺮﺳﺎﯼ ﻗﻄﺒﯽ ﭼﻮﻥ ﺳﻔﯿﺪﻥ …
ﻫﯿﭽﻮﺧﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﺮﻥ ﺧﺘﻢ ..!
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ
ﺗﻮ ﺷﺎﺩﯾﺎﺗﻮﻥ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻦ..
شبا میشینم تا بوق سگ کشف میکنم
کسی قدر نمیدونه
شیر یه روز تصمیم گرفت با نامزدش ازدواج کنه
در وسط جشن و در گردهمایی با شکوه شیر ها به مناسبت این واقعه مهم
موش
کوچکی با احتیاط زیاد راهی برای خودش پیدا کرد و روبروی داماد وایساد و با
صدای رسا و لرزان!! گفت ” داداش عزیز ازدواج تو رو تبریک می گم و برای
داداش گنده ای مثل تو آرزوی خوشبختی دارم”
یکی از شیر های میهمان غرید که” موش فسقلی تو چطور به یه شیر می گی داداش؟”
موش با احتیاط و به آرامی گفت ” با اجازه تو داداش عزیز منم قبل از ازدواج شیر بودم!!”
آخـــه جـنـــاب مــحــتـرم پــشـه..
آخــه قـربــونـت بـرم مـن..
دسـت قـبـول.. پـا قـبـول.. صـورت قـبـول.. پـشـتِ کـمـر هـم قـبـول
ولـى آخـه لامصـــب چـــــــررررراااااااا وسـط انـگـــشــتــاى پــــامــو نیش زدى؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لایک : جناب محترم پشه برات متأسفم :|
عاقا اعتراف میکنم اون وختا که میرفتم مهدکودک یه پسره بود خیلی منو مسخره و اذیت میکرد.تا اینکه یه روز کودک خبیث درونم شیطنتش فوران کرد یهویی به فکر انتقام افتادم.پسره رو صداش زدم.کلاسمون یه پنجره داشت.بش گفتم تاحالا دست زدی به پنجره ببینی چقدر سرده ( آخه زمستون بود)اینم دست زد منم پنجره رو بستم 4 تا انگشتش شکست.دیگه همه ازم حساب میبردن. خاطرات یه گودزیلای دهه 60
اعتراف میکنم
تو
این روزا هر موقع ناراحت بودم و اومدم تو 4جوک….تا چشم به این فیله خورد
که پریده بالا و خوشحاله …..اییییییییییییییینقده ذوق کردم که نگوووو!^__^
راستی فیله یا ماموت؟!؟!؟!o_O
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بارخونمون مهمون اومده بود منم باپسرشون که اونم کوچیک بودلج بودم انگورارو تودماغم میکردم میدادم بهش اونم بااشتهاتاتهش خورد،،،
الانم بزرگ شده خیلی پسرباهوشیه،،،،فکرکنمً ازتاثیرهمون انگورابوده
خاطرات خنده دار 28 فروردین 94
ینی امکان نداره تو دوران تحصیلت با لوله خودکار بــیک ,یکی از این کارارو نکرده باشی:
.
.
-کاغذ یا شادونه بذاری تو دهنت, بعد با اون لوله فوت کنی پس کله هم
کلاسیات…. اونام میگفتن: ” آقا اجازه, یکی لوله خودکار به ما میزنه…”
-سر لوله رو میکردی تو پوست پرتقال, بعد یه تیکه از اون میرفت تو لوله,
حالا مغزیش رو از ته میدادی تو,تیکه پرتقاله پرت میشد بیرون, یه صدای لاپ
هم میداد.
– باهاش نوار جمع شده تو نوار کاست رو برمیگردوندی…
-اگه خود خودکارت کمرنگ مینوشت,از این لوله مثل وردنه استفاده میکردی تا جوهرش روونتر شه…
-با درشم یا برا بچه کوچیک سوت میزدی , یا گم میکردی یا میجویدی….!